بیست و هشتم تا سی ام

بیست و هشتم: از ابن محبوب روایت شده است: که حضرت صادق(علیه‌السلام) این دعا را تعلیم شخصی فرمود که بخواند:

اللّٰهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي لَاتُنالُ مِنْكَ إِلّا بِرِضاكَ، وَالْخُرُوجَ مِنْ جَمِيعِ مَعاصِيكَ، وَالدُّخُولَ فِي كُلِّ مَا يُرْضِيكَ، وَالنَّجاةَ مِنْ كُلِّ وَرْطَةٍ، وَالْمَخْرَجَ مِنْ كُلِّ كَبِيرَةٍ أَتَىٰ بِها مِنِّي عَمْدٌ، أَوْ زَلَّ بِها مِنِّي خَطَأٌ، أَوْ خَطَرَ بِها عَلَيَّ خَطَراتُ الشَّيْطانِ

خدایا از تو می‌خواهم به‌حق رحمتت، که به آن نرسند جز به خشنودی تو، خارج شدن از همه نافرمانی‌هایت و ورود در هر آنچه تو را خشنود می‌سازد و نجات از هر چاه هلاکتی و بیرون شدن از هر گناه کبیره‌ای که عمدی آن را از من به میان آورده، یا خطایی مرا به آن لغزانده، یا وسوسه‌های شیطان به خاطرم افکنده

أَسْأَلُكَ خَوْفاً تُوقِفُنِي بِهِ عَلَىٰ حُدُودِ رِضاكَ، وَتَشَعَّبَ بِهِ عَنِّي كُلُّ شَهْوَةٍ خَطَرَ بِها هَوايَ، وَاسْتُزِلَّ بِها رَأْيِي لِيُجاوِزَ حَدَّ حَلالِكَ. أَسْأَلُكَ اللّٰهُمَّ الْأَخْذَ بِأَحْسَنِ مَا تَعْلَمُ، وَتَرْكَ سَيِّءِ كُلِّ مَا تَعْلَمُ، أَوْ أُخْطِئَ مِنْ حَيْثُ لَاأَعْلَمُ أَوْ مِنْ حَيْثُ أَعْلَمُ؛

از تو هراسی می‌خواهم که مرا به‌وسیله آن بر مرزهای خشنودی‌ات بازداری و با آن هر شهوتی را از من که هوسم آن را به خاطر اندازد و به آن رأیم لغزانده شود تا از مرز حلالت درگذرم پراکنده نمایی، خدایا از تو می‌خواهم به نیکوترین چیزی که از من می‌دانی از من بپذیری و به هرچه که از من می‌دانی، یا خطا کنم از آنجا که نمی‌دانم، یا از آنجا که می‌دانم واگذاری؛

أَسْأَ لُكَ السَّعَةَ فِي الرِّزْقِ، وَالزُّهْدَ فِي الْكَفافِ، وَالْمَخْرَجَ بِالْبَيانِ مِنْ كُلِّ شُبْهَةٍ، وَالصَّوَابَ فِي كُلِّ حُجَّةٍ، وَالصِّدْقَ فِي جَمِيعِ الْمَواطِنِ، وَإِنْصافَ النَّاسِ مِنْ نَفْسِي فِيما عَلَيَّ وَلِي، والتَّذَلُّلَ فِي إِعْطاءِ النَّصَفِ مِنْ جَمِيعِ مَواطِنِ السَّخَطِ وَالرِّضا، وَتَرْكَ قَلِيلِ الْبَغْيِ وَكَثِيرِهِ، فِي الْقَوْلِ مِنِّي وَالْفِعْلِ، وَتَمامَ نِعَمِكَ فِي جَمِيعِ الْأَشْياءِ، وَالشُّكْرَ لَكَ عَلَيْها، لِكَيْ تَرْضَىٰ وَبَعْدَ الرِّضا

از تو می‌خواهم وسعت در روزی و قناعت بر مقدار کفاف و درآمدن با منطق روشن از هر شبهه و درستی در هر دلیل و راستی در همه میدان‌ها و انصاف دادن به مردم از جانب خود، در آنچه به زیان یا سود من است و فروتنی در دادن انصاف در تمام مراحل خشم و خشنودی و ترک تجاوز چه اندک و چه بسیارش از جانب خود در گفتار و کردار و همۀ نعمت‌هایت در همه‌چیز و سپاس‌گزاری‌ات بر آن‌ها، تا خشنود شوی و فوق خشنودی

وَأَسْأَ لُكَ الْخِيرَةَ فِي كُلِّ مَا يَكُونُ فِيهِ الْخِيرَةُ، بِمَيْسُورِ الْأُمُورِ كُلِّها لَابِمَعْسُورِها، يَا كَرِيمُ يَا كَرِيمُ يَا كَرِيمُ

و از تو خیر می‌خواهم در هرچه در آن خیر است، به تمام کارهای آسان نه به دشوارش، ای بزرگوار، ای بزرگوار، ای بزرگوار؛

وَافْتَحْ لِي بابَ الْأَمْرِ الَّذِي فِيهِ الْعافِيَةُ وَالْفَرَجُ، وَافْتَحْ لِي بابَهُ، وَيَسِّرْ لِي مَخْرَجَهُ، وَمَنْ قَدَّرْتَ لَهُ عَلَيَّ مَقْدُرَةً مِنْ خَلْقِكَ، فَخُذْ عَنِّي بِسَمْعِهِ وَبَصَرِهِ، وَ لِسانِهِ وَيَدِهِ، وَخُذْهُ عَنْ يَمِينِهِ، وَعَنْ يَسارِهِ، وَمِنْ خَلْفِهِ وَمِنْ قُدَّامِهِ، وَامْنَعْهُ أَنْ يَصِلَ إِلَيَّ بِسُوءٍ، عَزَّ جارُكَ، وَجَلَّ ثَناءُ وَجْهِكَ، وَلَا إِلٰهَ غَيْرُكَ، أَنْتَ رَبِّي، وَأَنَا عَبْدُكَ

درِ کاری که در آن تندرستی کامل و گشایش است برایم بگشا و درش را برایم باز کن و بیرون آمدنش را برایم آسان ساز و هرکه را از بندگانت مقدر نموده‌ای بر من قدرتی داشته باشد، گوشش و چشمش و زبانش و دستش را از من بازگیر و او را از سوی راست و چپ و پشت سر و پیش رویش بگیر و از این‌که به من بدی برساند بازش بدار، پناهنده‌ات عزیز است و ثنای ذاتت بس برجسته است، معبودی جز تو نیست، تو پروردگار منی و من بنده توأم

اللّٰهُمَّ أَنْتَ رَجَائِي فِي كُلِّ كُرْبَةٍ، وَأَنْتَ ثِقَتِي فِي كُلِّ شِدَّةٍ، وَأَنْتَ لِي فِي كُلِّ أَمْرٍ نَزَلَ بِي ثِقَةٌ وَعُدَّةٌ، فَكَمْ مِنْ كَرْبٍ يَضْعُفُ عَنْهُ الْفُؤادُ، وَتَقِلُّ فِيهِ الْحِيلَةُ، وَيَشْمَتُ بِهِ الْعَدُوُّ، وَتَعْيىٰ فِيهِ الْأُمُورُ أَنْزَلْتُهُ بِكَ، وَشَكَوْتُهُ إِلَيْكَ، راغِباً إِلَيْكَ فِيهِ عَمَّنْ سِوَاكَ، قَدْ فَرَّجْتَهُ وَكَفَيْتَهُ، فَأَنْتَ وَ لِيُّ كُلِّ نِعْمَةٍ، وَصاحِبُ كُلِّ حاجَةٍ، وَمُنْتَهَىٰ كُلِّ رَغْبَةٍ، فَلَكَ الْحَمْدُ كَثِيراً، وَلَكَ الْمَنُّ فاضِلاً .

خدایا تو در هر گرفتاری امید منی و در هر سختی اطمینان منی و تو در هر حادثه‌ای که بر من وارد شود، برای من تکیه‌گاه و ذخیره‌ای، چه‌بسا گرفتاری که دل از آن ناتوان شود و چاره در آن گم گردد و دشمن به آن سرزنش نماید و مرا در آن امور به‌زحمت اندازد. آن را نزد تو آوردم و شکایتش را نزد تو نمودم، در آن از غیر تو به تو رغبت دارم، به تحقیق آن را گشودی و از آن کفایت کردی، پس تویی سرپرست هر نعمت و یاور هر حاجت و نهایت هر رغبت، ستایش بسیار توراست و احسان برتر ویژۀ توست.

بیست و نهم: به سند معتبر روایت شده: حضرت صادق(علیه‌السلام) این دعا را به ابو بصیر آموخت که بخواند:

اللّٰهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ قَوْلَ التَّوَّابِينَ وَعَمَلَهُمْ، وَنُورَ الْأَنْبِياءِ وَصِدْقَهُمْ، وَنَجاةَ الْمُجاهِدِينَ وَثَوابَهُمْ، وَشُكْرَ الْمُصْطَفَيْنَ وَنَصِيحَتَهُمْ، وَعَمَلَ الذَّاكِرِينَ وَيَقِينَهُمْ، وَإِيمانَ الْعُلَماءِ وَفِقْهَهُمْ، وَتَعَبُّدَ الْخاشِعِينَ وَتَواضُعَهُمْ، وَحُكْمَ الْفُقَهاءِ وَسِيرَتَهُمْ، وَخَشْيَةَ الْمُتَّقِينَ وَرَغْبَتَهُمْ، وَتَصْدِيقَ الْمُؤْمِنِينَ‌وَتَوَكُّلَهُمْ، وَرَجاءَ الْمُحْسِنِينَ وَبِرَّهُمْ

خدایا از تو می‌خواهم، گفتار توبه‌کاران و عملشان را و نور پیامبران و صدقشان را و نجات جهاد کنندگان و پاداششان را و شکر برگزیدگان و خیرخواهی‌شان را و کردار ذاکران و یقینشان را و ایمان دانشمندان و فهمشان را و بندگی فروتنان و تواضعشان را و حُکم فقیهان و روششان را و ترس پرهیزگاران و شوقشان را و باور مؤمنان و توکلشان را و امید نیکوکاران و نیکوکاری‌شان را،

اللّٰهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ ثَوابَ الشَّاكِرِينَ، وَمَنْزِلَةَ الْمُقَرَّبِينَ، وَمُرافَقَةَ النَّبِيِّينَ . اللّٰهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ خَوْفَ الْعامِلِينَ لَكَ، وَعَملَ الْخائِفِينَ مِنْكَ، وَخُشُوعَ الْعابِدِينَ لَكَ، وَيَقِينَ الْمُتَوَكِّلِينَ عَلَيْكَ، وَتَوَكُّلَ الْمُؤْمِنِينَ بِكَ . اللّٰهُمَّ إِنَّكَ بِحاجَتِي عالِمٌ غَيْرُ مُعَلَّمٍ، وَأَنْتَ لَها واسِعٌ غَيْرُ مُتَكَلِّفٍ، وَأَنْتَ الَّذِي لَايُحْفِيكَ سائِلٌ، وَلَا يَنْقُصُكَ نائِلٌ، وَلَا يَبْلُغُ مِدْحَتَكَ قَوْلُ قائِلٍ، أَنْتَ كَما تَقُولُ، وَفَوْقَ مَا نَقُولُ . اللّٰهُمَّ اجْعَلْ لِي فَرَجَاً قَرِيباً، وَأَجْراً عَظِيماً، وَسَتْراً جَمِيلاً؛

خدایا از تو می‌خواهم پاداش شاکران و مقام مقرّبان و رفاقت پیامبران را، خدایا از تو می‌خواهم ترس کارکنان برایت و عمل بیم داران از حضرتـت و خاکساری عابدان درگاهت و یقین متوکلان بر ذاتت، خدایا به حاجتم دانایی، بی‌آنکه آموخته باشی و تو به برآوردنش بدون هیچ زحمتی توانایی و تویی که هیچ سائلی خسته‌ات نکند و عطابخشی از تو نکاهد و گفتار گوینده‌ای به ستایشت نرسد، تو چنانی که خود می‌گویی و برتر از آن‌که ما می‌گوییم، خدایا برایم گشایش نزدیک و پاداش بزرگ و پرده‌پوشی زیبا قرار بده؛

اللّٰهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنِّي عَلَىٰ ظُلْمِي لِنَفْسِي وَ إِسْرافِي عَلَيْها، لَمْ أَتَّخِذْ لَكَ ضِدّاً وَلَا نِدّاً، وَلَا صاحِبَةً وَلَا وَلَداً، يَا مَنْ لَاتُغَلِّطُهُ الْمَسائِلُ، وَيَا مَنْ لَايَشْغَلُهُ شَيْءٌ عَنْ شَيْءٍ، وَلَا سَمْعٌ عَنْ سَمْعٍ، وَلَا بَصَرٌ عَنْ بَصَرٍ، وَلَا يُبْرِمُهُ إِلْحاحُ الْمُلِحِّينَ، أَسْأَلُكَ أَنْ تُفَرِّجَ عَنِّي فِي ساعَتِي هٰذِهِ مِنْ حَيْثُ أَحْتَسِبُ، وَمِنْ حَيْثُ لَاأَحْتَسِبُ

خدایا تو می‌دانی که من با وجود ستم بر نفسم و زیاده‌روی به زیان خویشتنم، برای تو ضدی و همتایی و فرزندی برنگرفتم، ای که درخواست‌ها او را به‌اشتباه نیندازد و ای که چیزی از چیزی سرگرمش نکند و نه گوش دادنی از گوش دادنی دیگر و نه دیدنی از دیدنی دیگر و اصرار اصرارکنندگان به ستوهش نیاورد، از تو می‌خواهم در این ساعت، از جایی که گمان می‌برم و از جایی که گمان نمی‌برم به من گشایش دهی،

إِنَّكَ تُحْيِي الْعِظامَ وَهِيَ رَمِيمٌ، إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، يَا مَنْ قَلَّ شُكْرِي لَهُ فَلَمْ يَحْرِمْنِي، وَعَظُمَتْ خَطِيئَتِي فَلَمْ يَفْضَحْنِي، وَرَآنِي عَلَى الْمَعاصِي فَلَمْ يَجْبَهْنِي، وَخَلَقَنِي لِلَّذِي خَلَقَنِي لَهُ فَصَنَعْتُ غَيْرَ الَّذِي خَلَقَنِي لَهُ، فَنِعْمَ الْمَوْلَىٰ أَنْتَ يَا سَيِّدِي، وَبِئْسَ الْعَبْدُ أَنَا وَجَدْتَنِي، وَ نِعْمَ الطَّالِبُ أَنْتَ رَبِّي، وَبِئْسَ الْمَطْلُوبُ أَلْفَيْتَنِي، عَبْدُكَ، ابْنُ عَبْدِكَ، ابْنُ أَمَتِكَ ، بَيْنَ يَدَيْكَ، مَا شِئْتَ صَنَعْتَ بِي

تو استخوان‌ها را زنده می‌کنی درحالی‌که پوسیده است، زیرا تو بر هر کاری توانایی، ای که سپاسم برای او کم شد، ولی محرومم نکرد و خطایم بزرگ شد، ولی رسوایم ننمود و مرا بر انجام گناهان دید ولی دست رد به سینه‌ام نزد و مرا آفرید برای آنچه مرا برای آن آفرید، ولی رفتاری غیر از آنچه برای آن آفرید انجام دادم، پس چه خوب مولایی هستی تو ای آقای من و بد بنده‌ای هستم من، مرا یافتی و چه خوب جوینده‌ای هستی تو ای پروردگارم و چه بد طلب شده‌ای هستم که مرا یافتی، بنده توأم، فرزند بنده‌ات، فرزند کنیزت پیش روی توأم، آنچه خواهی انجام دهی؛

اللّٰهُمَّ هَدَأَتِ الْأَصْواتُ، وَسَكَنَتِ الْحَرَكاتُ، وَخَلا كُلُّ حَبِيبٍ بِحَبِيبِهِ، وَخَلَوْتُ بِكَ، أَنْتَ الْمَحْبُوبُ إِلَيَّ، فَاجْعَلْ خَلْوَتِي مِنْكَ اللَّيْلَةَ، الْعِتْقَ مِنَ النَّارِ، يَا مَنْ لَيْسَتْ لِعالِمٍ فَوْقَهُ صِفَةٌ، يَا مَنْ لَيْسَ لَِمخْلُوقٍ دُونَهُ مَنْعَةٌ، يَا أَوَّلُ قَبْلَ كُلِّ شَيْءٍ، وَيَا آخِراً بَعْدَ كُلِّ شَيْءٍ، يَا مَنْ لَيْسَ لَهُ عُنْصُرٌ، وَيَا مَنْ لَيْسَ لِآخِرِهِ فَناءٌ، وَيَا أَكْمَلَ مَنْعُوتٍ، وَيَا أَسْمَحَ الْمُعْطِينَ، وَيَا مَنْ يَفْقَهُ بِكُلِّ لُغَةٍ يُدْعَىٰ بِها، وَيَا مَنْ عَفْوُهُ قَدِيمٌ، وَبَطْشُهُ شَدِيدٌ، وَمُلْكُهُ مُسْتَقِيمٌ،

خدایا آوازها خاموش شد و جنبش‌ها آرام گرفت و هر دوستی با دوستش خلوت کرد و من با تو خلوت گزیدم، تو محبوب منی، پس در این شب خلوتم را با حضرتت، آزادی‌ام از آتش قرار ده، ای که برای دانشمندی برتر از او صفتی نیست، ای که برای مخلوقی در برابرش عزّتی نمی‌باشد، ای آغاز پیش از هر چیز و ای پایان پس از هر چیز، ای که عنصر و ماده‌ای برایش نیست، ای که برای پایانش فنایی وجود ندارد، ای کامل‌ترین وصف شده، ای با گذشت‌ترین عطاکننده، ای که به هر زبانی خوانده شود می‌فهمد، ای که گذشتش دیرینه و حمله‌اش سخت و فرمانروایی‌اش استوار است

أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي شافَهْتَ بِهِ مُوسَىٰ، يَا اللّٰهُ يَا رَحْمٰنُ يَا رَحِيمُ، يَا لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ . اللّٰهُمَّ أَنْتَ الصَّمَدُ، أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَنْ تُدْخِلَنِي الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِكَ.

از تو می‌خواهم به‌حق نامی که با آن بی‌پرده با موسی سخن گفتی، ای خدا، ای بخشاینده، ای مهربان، ای که معبودی جز تو نیست، خدایا تو بی‌نیازی، از تو می‌خواهم که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و مرا به رحمتت وارد بهشت کنی.

سی‌ام: از یونس روایت شده است: که به حضرت رضا(علیه‌السلام) عرضه داشتم: به من دعای کوچکی بیاموز؛ فرمود: بخوان:

يَا مَنْ دَلَّنِي عَلَىٰ نَفْسِهِ، وَذَلَّلَ قَلْبِي بِتَصْدِيقِهِ، أَسْأَلُكَ الْأَمْنَ وَالْإِيمانَ.

ای کسی که مرا بر وجود خودش راهنمایی کرد و دلم را به باورش رام فرمود، از تو امنیت و ایمان می‌خواهم.