مناجات شعبانیه

۹- مناجات شعبانیه به گفته عالم بزرگوار مرحوم «سیّد بن طاووس» در کتاب «اقبال» این مناجات را امیرمؤمنان على (علیه السلام) و فرزندانش ـ علیهم آلاف التحیّة و السلام ـ در ماه شعبان مى خواندند. از این تعبیر به خوبى روشن مى شود که این مناجات اهمیّت فراوان دارد که همه ائمّه معصومین (علیهم السلام) بر آن مداومت داشتند و مطالعه محتواى آن نیز گواه بر اهمیّت فوق العاده آن است و در واقع یک دوره عرفان اسلامى در بالاترین سطح در آن منعکس شده و اگر انسان مفاهیم این مناجات عظیم را در درون قلب و جان خود پیاده کند، مقامات طولانى سیر و سلوک الى الله را پیموده است. آنچه مهم است دقّت در بند بند این مناجات و تعبیرات لطیف و عالى آن و سپس هماهنگ ساختن روح و فکر با این تعبیرات است. از خدا مى خواهیم که همه ما را اهل این مناجات قرار دهد و از متخلّقان آن سازد.

اَللّـٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاسْمَعْ دُعٰائى اِذٰا دَعَوْتُکَ، وَاسْمَعْ نِدٰائى اِذٰا نٰادَیْتُکَ، وَاَقْبِلْ عَلىَّ اِذٰا نٰاجَیْتُکَ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست و هنگامى که تو را مى خوانم دعایم را اجابت فرما و هنگامى که تو را صدا مى زنم صدایم را بشنو، و چون با تو سخن گویم به من توجّه نما،

فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَیْکَ، وَوَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْتَکیناً لَکَ، مُتَضرِّعاً اِلَیْکَ، رٰاجِیاً لِمٰا لَدَیْکَ ثَوٰابى،

به سوى تو گریخته ام و با حالت فروتنى در برابرت ایستاده ام و به درگاهت تضرّع کرده و امید پاداش نزد تو را دارم،

وَتَعْلَمُ مٰا فى نَفْسى، وَتَخْبُرُ حٰاجَتى، وَتَعْرِفُ ضَمیرى،

و آنچه در دل دارم را مى دانى و از حاجتم آگاهى و از نهادم با خبرى

وَلاٰ یَخْفىٰ عَلَیْکَ اَمْرُ مُنْقَلَبى وَمَثْوٰاىَ، وَمٰا اُریدُ اَنْ اُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقى، واَتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتى، وَاَرْجُوهُ لِعٰاقِبَتى ،

و چگونگى بازگشت و جایگاهم و آنچه که مى خواهم بر زبان آورم و از آن سخن گویم و براى سرانجام کارم به آن امیداوارم، بر تو پوشیده نیست،

وَقَدْ جَرَتْ مَقٰادیرُکَ عَلَىَّ یٰا سَیِّدى فیمٰا یَکُونُ مِنّى اِلىٰ آخِرِ عُمْرى، مِنْ سَریرَتى وَعَلاٰنِیَتى،

اى آقا و سرورم، مقدّرات تو در آنچه تا آخر عمر آشکارا و پنهان از من سر زند بر من جارى است،

وَبِیَدِکَ لاٰ بِیَدِ غَیْرِکَ زِیٰادَتى وَنَقْصى، وَنَفْعى وَضَرّى،

و کم و زیادى (روزیم) و سود و زیانم به دست توست نه به دست غیر تو،

اِلـٰهى اِنْ حَرَمْتَنى فَمَنْ ذَا الَّذى یَرْزُقُنى، وَاِنْ خَذَلْتَنى فَمَنْ ذَا الَّذى یَنْصُرُنى،

خدایا اگر مرا محروم کنى چه کسى مرا روزى دهد و اگر مرا رها کنى چه کسى مرا یارى کند،

اِلـٰهى اَعُوذُ بِکَ مِنَ غَضَبِکَ وَحُلُولِ سَخَطِکَ،

خدایا از خشم و نزول عذابت به تو پناه مى برم،

اِلـٰهى اِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَاْهِلٍ لِرَحْمَتِکَ، فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجُودَ عَلىَّ بِفَضْلِ سِعَتِکَ،

بار خدایا اگر شایسته رحمتت نیستم ولى تو به واسطه فزون بخشى گسترده ات شایسته بخشش بر من هستى،

اِلـٰهى کَاَنّى بِنَفْسى وٰاقِفَةٌ بَیْنَ یَدَیْکَ، وَقَدْ اَظَلَّهٰا حُسْنُ تَوَکُّلى عَلَیْکَ، فَقُلْتَ مٰا اَنْتَ اَهْلُهُ وَتَغَمَّدْتَنى بِعَفْوِکَ،

خدایا گویا من خود در مقابلت ایستاده ام، و توکّل نیکویم به تو بر آن سایه افکنده است، پس گفتى آنچه را که تو شایسته آنى، و مرا به عفوت فرا گرفتى.

اِلـٰهى اِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلىٰ مِنْکَ بِذٰلِکَ، وَاِنْ کٰانَ قَدْ دَنٰا اَجَلى وَلَمْ یُدْنِنى مِنْکَ عَمَلى، فَقَدْ جَعَلْتُ الْإِقْرٰارَ بِالذَّنْبِ اِلَیْکَ وَسیلَتى،

خدایا اگر ببخشى پس چه کسى به آن شاسته تر از تو است، و اگر مرگم نزدیک شود واعمالم مرا به تو نزدیک نکند، پس اقرار به گناه را وسیله اى براى تقرّب به تو قرار مى دهم،

اِلـٰهى قَدْ جُرْتُ عَلىٰ نَفْسى فِى النَّظَرِ لَهٰا، فَلَهَا الْوَیْلُ اِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَهٰا،

خدایا با توجّهى که به نفسم کردم بر خود ستم نمودم، پس واى بر نفسم اگر آن را نبخشى،

اِلـٰهى لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَىَّ اَیّٰامَ حَیٰاتى، فَلاٰ تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنّى فى مَمٰاتى،

خدایا احسانت پیوسته در طول زندگانى بر من جارى است، پس احسانت را در زمان مرگ از من قطع مگردان،

اِلـٰهى کَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِکَ لى بَعْدَ مَمٰاتى، وَاَنْتَ لَمْ تُوَلِّنى اِلَّا الْجَمیلَ فى حَیٰاتى،

خدایا چگونه از حسن نظرت بعد از مرگم مأیوس شوم، در حالى که تو در طول زندگیم به نیکویى سرپرستیم نمودى،

اِلـٰهى تَوَلَّ مِنْ اَمْرى مٰا اَنْتَ اَهْلُهُ، وَعُدْ عَلَىَّ بِفَضْلِکَ عَلىٰ مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ،

خدایا کارهایم را آنچنان که شایسته آنى سرپرستى کن، و به فضل خود برگنهکارى که جهلش او را به کام خود کشانده توجّه کن،

اِلـٰهى قَدْ سَتَرْتَ عَلَىَّ ذُنُوباً فِى الدُّنْیٰا، وَاَنَا اَحْوَجُ اِلىٰ سَتْرِهٰا عَلَىَّ مِنْکَ فى الْأُخْرىٰ،

خدایا گناهانى را از من در دنیا پوشاندى که من به پوشش آنها از جانب تو در آخرت نیازمندترم،

اِلـٰهى قَدْ اَحْسَنْتَ اِلَىَّ اِذْ لَمْ تُظْهِرْهٰا لِأَحَدٍ مِنْ عِبٰادِکَ الصّٰالِحینَ، فَلاٰ تَفْضَحْنى یَوْمَ الْقِیٰمَةِ عَلىٰ رُؤُسِ الْأَشْهٰادِ،

خدایا با پوشاندن گناهانم از بندگان شایسته ات، بر من احسان نمودى، پس در قیامت در حضور همه مرا رسوا مگردان،

اِلـٰهى جُودُکَ بَسَطَ اَمَلى، وَعَفْوُکَ اَفْضَلُ مِنْ عَمَلى،

خدایا بخششت آرزویم را گسترانیده و گذشتت برتر از عمل من است،

اِلـٰهى فَسُرَّنى بِلِقٰآئِکَ یَوْمَ تَقْضى فیهِ بَیْنَ عِبٰادِکَ،

خدایا به واسطه ملاقاتت درروزى که بین بندگان حکم مى کنى مرا خشنود ساز،

اِلـٰهى إِعْتِذٰارى اِلَیْکَ اِعْتِذٰارُ مَنْ لَمْ یَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ، فَاقْبَلْ عُذْرى یٰا اَکْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ اِلَیْهِ الْمُسیئُونَ،

خدایا پوزشم از تو مانند پوزش شخصى است که از پذیرش عذرش بى نیاز نیست، پس عذرم را بپذیر اى بزرگوارترین کسى که گنهکاران عذر به درگاهش برند،

اِلـٰهى لاٰ تَرُدَّ حٰاجَتى، وَلاٰ تُخَیِّبْ طَمَعى، وَلاٰ تَقْطَعْ مِنْکَ رَجٰآئى وَاَمَلى،

خدایا درخواستم را رد مکن، و طمعم را ناامید مگردان، و امید و آرزویم را از خودت قطع مفرما،

اِلـٰهى لَوْ اَرَدْتَ هَوٰانى لَمْ تَهْدِنى، وَلَوْ اَرَدْتَ فَضیحَتى لَمْ تُعٰافِنى،

خدایا اگر خواریم را خواسته بودى هدایتم نمى کردى و اگر رسواییم را خواسته بودى عفوم نمى کردى،

اِلـٰهى مٰا اَظُنُّکَ تَرُدُّنى فى حٰاجَةٍ قَدْ اَفْنَیْتُ عُمْرى فى طَلَبِهٰا مِنْکَ،

خدایا چنین گمانى به تو ندارم که تمام عمر در طلب حاجتى باشم و تو مرا مأیوس بازگردانى،

اِلـٰهى فَلَکَ الْحَمْدُ اَبَداً اَبَداً دٰآئِماً سَرْمَداً، یَزیدُ وَلاٰ یَبیدُ، کَمٰا تُحِبُّ وَتَرْضىٰ،

خدایا حمد و ستایش از آنِ توست، ستایش همیشگى، دائمى، جاودان که افزودن شود و نقصان نپذیرد، آنچنان که تو دوست دارى و خشنود مى شوى،

اِلـٰهى اِنْ اَخَذْتَنى بِجُرْمى اَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ، وَاِنْ اَخَذْتَنى بِذُنُوبى اَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ، وَاِنْ اَدْخَلْتَنىِ النّٰارَ اَعْلَمْتُ اَهْلَهٰا اَنّى اُحِبُّکَ،

خدایا اگر به جرمم مرا مؤاخذه کنى به گذشتت متوسّل مى شوم و اگر به گناهم مرا مؤاخذه کنى به آمرزشت متوسّل مى شوم، و اگر مرا در آتش داخل کنى اهل آن را آگاه مى کنم که تو را دوست دارم،

اِلـٰهى اِنْ کٰانَ صَغُرَ فى جَنْبِ طٰاعَتِکَ عَمَلى، فَقَدْ کَبُرَ فى جَنْبِ رَجٰآئِکَ اَمَلى،

خدایا اگر چه عملم در مقابل طاعتت اندک است ولى آرزویم در مقابل امید به کرمت بسیار است،

اِلـٰهى کَیْفَ اَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِکَ بِالْخَیْبَةِ مَحْرُوماً، وَقَدْ کٰانَ حُسْنُ ظَنّى بِجُودِکَ اَنْ تَقْلِبَنى بِالنَّجٰاةِ مَرْحُوماً،

خدایا چگونه از درگاهت محروم برگردم، در حالى که به بخششت حسن ظن دارم که مرا مورد رحمتت قرار داده و اهل نجات گردانى،

اِلـٰهى وَقَدْ اَفْنَیْتُ عُمْرى فى شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْکَ، وَاَبْلَیْتُ شَبٰابى فى سَکْرَةِ التَّبٰاعُدِ مِنْکَ،

خدایا در حالى که عمرم را در غفلت از تو سپرى کردم و جوانیم را در مستى دورى از تو فنا کردم،

اِلـٰهى فَلَمْ اَسْتَیْقِظْ اَیّٰامَ اغْتِرٰارى بِکَ، وَرُکُونى اِلىٰ سَبیلِ سَخَطِکَ،

پس در روزگارى که مغرور به کرمت بوده و در راه خشم و غضب تو حرکت مى کردم بیدار نشدم،

اِلـٰهى وَاَنَا عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ، قٰائِمٌ بَیْنَ یَدَیْکَ، مُتَوَسِّلٌ بِکَرَمِکَ اِلَیْکَ،

خدایا من بنده تو و فرزند بنده توام در برابرت ایستاده ام و به وسیله کرمت به درگاه تو توسّل مى جویم،

اِلـٰهى اَنـَا عَبْدٌ اَتَنَصَّلُ اِلَیْکَ مِمّٰا کُنْتُ اُوٰاجِهُکَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْیٰائى مِنْ نَظَرِکَ، وَاَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْکَ، اِذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ لِکَرَمِکَ،

خدایا من بنده اى هستم که خود را از کمى حیا (در ارتکاب گناهان) در مقابل تو، به سویت رها مى کنم و از تو طلب گذشت دارم، زیرا که عفو زینت کرم توست،

اِلـٰهى لَمْ یَکُنْ لى حَوْلٌ فَانْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَ اِلّٰا فى وَقْتٍ اَیْقَظْتَنى لِمَحَبَّتِکَ،

خدایا من نیرویى که به واسطه آن از نافرمانیت چشم پوشى کنم ندارم، مگر این که تو، به عشق و محبّتت مرا بیدار کنى،

وَکَمٰا اَرَدْتَ اَنْ اَکُونَ کُنْتُ، فَشَکَرْتُکَ بِاِدْخٰالى فى کَرَمِکَ، وَلِتَطْهیرِ قَلْبى مِنْ اَوْسٰاخِ الْغَفْلَةِ عَنْکَ،

من همان که تو مى خواهى شده ام، پس از تو سپاسگزارم که مرا در کرمت داخل کرده و از پلیدیهاى غفلت پاکیزه ساختى،

اِلـٰهى اُنْظُرْ اِلَىَّ نَظَرَ مَنْ نٰادَیْتَهُ فَاَجٰابَکَ، وَاسْتَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِکَ فَاَطٰاعَکَ،

خدایا مرا مانند کسى که ندایش کردى و پاسخت گفت و به یارى خویش به طاعتت واداشتى و او اطاعتت نمود، مورد توجّه قرار ده،

یٰا قَریبَاً لاٰ یَبْعُدُ عَنِ المُغْتَرِّ بِهِ، وَیٰا جَوٰاداً لاٰ یَبْخَلُ عَمَّنْ رَجٰا ثَوٰابَهُ،

اى نزدیکى که از فریفته اش دور نیست، و اى بخشنده اى که به امیدوارِ احسانش بخل نورزد.

اِلـٰهى هَبْ لى قَلْباً یُدْنیهِ مِنْکَ شَوْقُهُ، وَلِسٰاناً یُرْفَعُ اِلَیْکَ صِدْقُهُ، وَنَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنْکَ حَقُّهُ،

خدایا به من دلى ببخش که شوقش مرا به تو نزدیک سازد و زبانى که راستیش مرا به سوى تو بالا برد و نگاهى که حقّش مرا به تو نزدیک سازد،

اِلـٰهى إنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِکَ غَیْرُ مَجْهُولٍ، وَمَنْ لاٰذَ بِکَ غَیْرُ مَخْذُول، وَمَنْ اَقْبَلْتَ عَلَیْهِ غَیْرُ مَمْلُوک،

خدایا آن که به وسیله تو شناخته شد، ناشناس نماند، و آن که به تو پناهنده شد خوار نگردد و کسى که به او رو کنى برده نگردد،

اِلـٰهى اِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِکَ لَمُسْتَنیرٌ، وَاِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ لَمُسْتَجیرٌ،

خدایا همانا کسى که راه تو را پیش گیرد، راهش روشن است و کسى که به تو متوسّل شود پناه یابد،

وَقَدْ لُذْتُ بِکَ یٰا اِلـٰهى، فَلاٰ تُخَیِّبْ ظَنّى مِنْ رَحْمَتِکَ، وَلاٰ تَحْجُبْنى عَنْ رَاْفَتِکَ،

خدایا به تو پناهنده شده ام، پس گمانى که به رحمتت دارم ناامید مگردان، و از مهربانیت دورم مگردان،

اِلـٰهى اَقِمْنى فى اَهْلِ وِلاٰیَتِکَ مُقٰامَ مَنْ رَجَا الزِّیٰادَةَ مِنْ مَحَبَّتِکَ،

خدایا در میان دوستدارنت مقام کسانى را که امید محبّت بیشتر تو را دارند به من عطا فرما،

اِلـٰهى وَاَلْهِمْنى وَلَهاً بِذِکْرِکَ اِلىٰ ذِکْرِکَ، وَهِمَّتى فى رَوْحِ نَجٰاحِ اَسْمٰآئِکَ وَمَحَلِّ قُدْسِکَ،

خدایا شیفتگى یادت را پیوسته به من الهام کن، و همّتم را براى شادمانى دست یابى به اسما و محلّ قدسیت قرار ده،

اِلـٰهى بِکَ عَلَیْکَ اِلّٰا اَلْحَقْتَنى بِمَحَلِّ اَهْلِ طٰاعَتِکَ، وَالْمَثْوَى الصّٰالِحِ مِنْ مَرْضٰاتِکَ، فَاِنّى لاٰ اَقْدِرُ لِنَفْسى دَفْعاً، وَلاٰ اَمْلِکُ لَهٰا نَفْعاً،

خدایا به حقّ خودت برخودت مرا به جایگاه فرمانبرداران و بندگان شایسته مورد رضایتت ملحق کن، چرا که من قادر بر دفع شر از خود و جلب منفعتى براى خود نیستم،

اِلـٰهى اَنَا عَبْدُکَ الضَّعیفُ الْمُذْنِبُ، وَمَمْلُوکُکَ الْمُنیبُ ، فَلاٰ تَجْعَلْنى مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَکَ، وَحَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِکَ،

خدایا من بنده ضعیف و گناهکار و بنده توبه کار توام، پس مرا از کسانى که از آنان روى گردانده اى و خطاهایش او را از بخششت دور کرده قرار مده،

اِلـٰهى هَبْ لى کَمٰالَ الْإِنْقِطٰاعِ اِلَیْکَ، وَاَنِرْ اَبْصٰارَ قُلُوبِنٰا بِضِیٰآءِ نَظَرِهٰا اِلَیْکَ،

خدایا بریدن کامل از خلق به سوى خودت را به من ببخش، و دیده دلهاى ما را با نورانیّت توجّه به خودت روشن کن،

حَتّىٰ تَخْرِقَ اَبْصٰارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ، فَتَصِلَ اِلىٰ مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ، وَتَصیرَ اَرْواحُنٰا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ،

تا این که دیده دلهاى ما پرده هاى مانع نور را پاره کند و به گنج بزرگوارى برسد، و ارواح ما به بزرگى قداستت متّصل شود،

اِلـٰهى وَاجْعَلْنى مِمَّنْ نٰادَیْتَهُ فَاَجٰابَکَ، وَلاٰحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلاٰلِکَ، فَنٰاجَیْتَهُ سِرّاً، وَعَمِلَ لَکَ جَهْراً،

خدایا مرا از کسانى قرار ده که او را خواندى و اجابتت نمود، و مورد توجّه قرار دادى و به خاطر شکوه و عظمتت مدهوش شد، سپس با او پنهانى سخن گفتى و او آشکارا عمل کرد،

اِلـٰهى لَمْ اُسَلِّطْ عَلىٰ حُسْنِ ظَنّى قُنُوطَ الْأَیاسِ، وَلَا انْقَطَعَ رَجٰآئى مِنْ جَمیلِ کَرَمِکَ،

خدایا ناامیدى را بر خوش بینیم مسلّط نکردم، و امیدم را از کرم نیکویت قطع نکردم،

اِلـٰهى اِنْ کٰانَتِ الْخَطٰایٰا قَدْ اَسْقَطَتْنى لَدَیْکَ، فَاصْفَحْ عَنّى بِحُسْنِ تَوَکُّلى عَلَیْکَ،

خدایا اگر اشتباهاتم مرا از نظرت انداخته، پس به خاطر اعتماد نیکم به تو از من درگذر،

اِلـٰهى اِنْ حَطَّتْنِى الذُّنُوبُ مِنْ مَکٰارِمِ لُطْفِکَ، فَقَدْ نَبَّهَنِى الْیَقینُ اِلىٰ کَرَمِ عَطْفِکَ،

خدایا اگر گناهانم مرا از بزرگى لطفت دور ساخته، پس یقینم مرا به بزرگى عطوفتت آگاه کرده،

اِلـٰهى اِنْ اَنٰامَتْنِى الْغَفْلَةُ عَـنِ الْإِسْتِـعْدٰادِ لِلِقٰآئِکَ، فَقَدْ نَبَّهَتْنِى الْمَعْرِفَةُ بِکَرَمِ آلاٰئِـکَ،

خدایا اگر غفلت مرا از آمادگى دیدارت غافل ساخته، ولى آگاهى به نعمتهاى بزرگت مرا بیدار کرده،

اِلـٰهى اِنْ دَعٰانى اِلَى النّٰارِ عَظِیمُ عِقٰابِکَ، فَقَدْ دَعٰانى اِلَى الْجَنَّةِ جَزیلُ ثَوٰابِکَ،

خدایا اگر مجازات بزرگت مرا به سوى آتش مى خواند، ولى پاداش بزرگت مرا به سوى بهشت دعوت مى کند،

اِلـٰهى فَلَکَ اَسْئَلُ، وَاِلَیْکَ اَبْتَهِلُ وَاَرْغَبُ، اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا از تو مى خواهم، و به سوى تو زارى کرده و به تو مشتاقم، از تو مى خواهم که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستى

وَاَنْ تَجْعَلَنى مِمَّنْ یُدیمُ ذِکْرَکَ، وَلاٰ یَنْقُضُ عَهْدَکَ، وَلاٰ یَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ، وَلاٰ یَسْتَخِفُّ بِاَمْرِکَ،

و مرا از کسانى قرار دهى که پیوسته به یاد تو هستند و پیمانت را نمى شکنند و از شکر تو غافل نمى شوند و فرامینت را سبک نمى شمرند،

اِلـٰهى وَاَلْحِقْنى بِنُورِ عِزِّکَ الْأَبْهَجِ، فَاَکُونَ لَکَ عٰارِفاً، وَعَنْ سِوٰاکَ مُنْحَرِفاً، وَمِنْکَ خٰآئِفاً مُرٰاقِباً،

خدایا مرا به نور درخشان عزّتت پیوند ده، تا تو را بشناسم و از غیر تو دورى گزینم و از تو ترسان و مراقب فرمان تو باشم،

یٰا ذَا الْجَلاٰلِ وَالْإِکْرٰامِ، وَصَلَّى اللهُ عَلىٰ مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ وَآلِهِ الطّٰاهِرینَ، وَسَلَّـمَ تَسْلیماً کَثیـراً.

اى خداى صاحب جلال و بزرگوارى، و درود خدا بر فرستاده اش محمّد و خاندان پاکش و سلام و درود فراوان بر ایشان باد.

این مناجات از مناجات هاى پر ارزش ائمّه (علیهم السلام) است و داراى مضامین عالیه اى است که در هر وقت حضور قلبى باشد، خواندن آن و فکر کردن در مفاهیم آن، مناسب است.